هم و ازواجهم

آنها و همسرانشان در سایه ‏هاى قصرها و درختان بهشتى بر تخت‏ها تکیه کرده ‏اند / یس:56

هم و ازواجهم

آنها و همسرانشان در سایه ‏هاى قصرها و درختان بهشتى بر تخت‏ها تکیه کرده ‏اند / یس:56

این مختار دو زنه!


هان؟ چی شد؟ حرفی، اعتراضی، فحشی، نفرینی، ناله ای، نظریه ای، راهکاری، چیزی! شما که سابقه دارین و ید طولایی در این موارد دارین. بیاین تکلیف مردم رو روشن کنین بابا کار دارن باید برن!!

دارم از جناب مختار میگم. حرفی براش ندارین؟ از همون موارد فوق الذکر! خداروشکر  جناب مختار دیگه امام و پیغمبر هم نیست که بگین: واه واه واه! اون امام حسین (علیه السلام) بود! اون پیغمبر (صلوات الله علیه و آله) بود! خودتون رو با اونا مقایسه می کنین؟!! خداروشکــــــــــــر! شکر که مختار یک انسان معمولی بود که تنها  امتیاز و بزرگ ترین و برجسته ترین امتیازش عشق به اهل بیت بود.

آخ که چقدر خوشم میاد از این شیوه ی دو زن داری ِ جناب مختار. چقدر خوشم میاد که صادق و بی ریا با هر دوشون نرد عشق می بازه و در مقابل، ناریه و عُمره، همسر اول و دومش، هر دو دارن همینجور هی برای مختار ضعف میکنن و جفت جفت ازشون میره. حالا به کنار که دو زن، دارای دو عقیده ی متفاوت بودند و عُمره دوستدار علی (علیه السلام) و آل علی (علیهم السلام) بود و عاقبت هم شهید شد در همین راه، مثل شوهرش. ماجرای شهادت عُمره رو اینجا بخونید.

وقتی شما عاشق یه نفر هستین، بنظرتون آیا دارین به اون لطف و خدمت می کنین یا به خودتون؟ ها؟ فکر میکنین این عاشقی امتیازیه برای شما یا برای معشوق؟ ها؟ اگر از هوش عاطفی بالایی برخوردار باشین و راه و رسم زندگی رو بلد باشین و بدونین کجا عقل و حس رو باید به کار انداخت و کجا باید از کارشون انداخت، بدون معطلی جواب میدین که عشق، سرمایه ی عاشقه و در کف دست عاشق. معشوق بهانه است. همین مختار وقتی این هفته رفت منزل همسر دومش، خانم بهش چی گفت؟ خونه رو چطور نگه داشته بود؟ چطور با عشق به کودک شون رسیدگی می کرد و در تربیت و پرورش او تلاش می کرد و تمام مدت هم با خیال مختار عاشقی میکرد. اون آرامش و حس زندگی که خونه ی عُمره به بیننده القا می کرد، بنظر من تصویر اصلی عشق بود..

تو بهانه ام شدی..من به عشق رسیدم..

تو بهانه ام بمان..من با عشق می مانم..با تو..بی تو..

 

 

 

کلیک: رفع ابهامات و جواب سوالات شما از مختارنامه

 

 

 

پی نوشت: حرفهای نسرین مقانلو، بازیگر نقش زن اول جناب مختار درباره ناریه:

بنظرم این‌گونه شخصیت‌ها در تاریخ وجود داشته‌اند و به وسیله کارگردان و ذهن نویسنده به آنها پر‌و‌بال بیشتری داده می‌شود آن هم برای این که راحت‌تر به تصویر کشیده شوند. البته در آن زمان مردان عرب تنها دو زن داشته‌اند و مختار جزو کسانی بوده که سه زن داشته است. به هر حال ناریه مختار را بسیار دوست دارد و از عشق زیادش دوست نداشته که او به میدان جنگ برود. در هر حال این گونه شخصیت‌ها نمی‌توانند تنها زاییده ذهن نویسنده و کارگردان باشند.

اگر ناریه عاشق مختار است، چرا اجازه می‌دهد که او 2 بار ازدواج کند؟

اتفاقا از سر عشق زیاد این کار را می‌کند. چرا که او فکر می‌کرده اگر مختار دوباره ازدواج کند شاید از فکر جنگ بیرون بیاید، اما درست عکس این ماجرا اتفاق می‌افتد.