هم و ازواجهم

آنها و همسرانشان در سایه ‏هاى قصرها و درختان بهشتى بر تخت‏ها تکیه کرده ‏اند / یس:56

هم و ازواجهم

آنها و همسرانشان در سایه ‏هاى قصرها و درختان بهشتى بر تخت‏ها تکیه کرده ‏اند / یس:56

زخم و استخوان


سلام

خوبم؛ ممنون؛ شما خوبین؟

من یه کمی حالم خوب نیست؛ البته خیلی بیشتر از یه کمی!!! تازگیا خیلی عاشق دارا شدم. روزهای خوبی با دارایم داشتم؛ هرچند نصفه و نیمه و برای تحمل و بی تابی نکردن، خیلی باید صبوری می کردم. کلی دارم توی صبوری کردن حرفه ای میشم. صبر فعال؛ می دونی صبر فعال چیه؟

با خودم تصور می کنم من یک زندانی هستم و با این خیال خودم رو آروم میکنم. به ائمه ای فکر میکنم که زندانی بودن؛ حضرت امام صادق علیه السلام، حضرت امام کاظم علیه السلام و حضرت امام حسن عسکری علیه السلام و فکر میکنم حق اونها خیلی خیلی بیشتر بوده که بهش هم نرسیدند. حق امامت و ولایت... و فکر میکنم چقدر خوبه که حتی ذره ای شبیه پیشوایانم و پدرانم باشم. البته اینها بیشتر برای دلداری دادن به خودمه و اگر یادم نره می تونه اثرگذار باشه. پس اگر قاطی کردم گیر ندین که تو که فلان، تو که بهمان. (همش باید از گیر دادنای شماها نگران باشم...ایش!!!) به این حدیث فکر میکنم که دنیا زندان مومنه (آدما: واااا!!! حالا خودت رو مومن هم میدونی؟ پری: بی اجازه ی شما؛ بله) و کتاب معراج السعادة می خونم و به بی ارزشی و بی اعتباری و گذرا بودنه این دنیا فکر می کنم و     با اینا زمستونو سر می کنم...

 

 

این پاراگراف رو توی وبلاگ یکی از خواننده ها به اسم بهـــــــار خوندم و خیلی دوستش داشتم و احساس می کنم خیلی می تونم کاملش کنم. شما هم می تونین؟

می خواهم همانگونه که باشگاه میروم، در خانه مهمانداری هم کنم...همیشه دلواپس کسی باشم که  متعصب است...به یک نفر بگویم که کجا میروم و کی میآیم...دلم می خواهد سبزی بخرم...همانطور که آلبر کامو میخوانم یا جیمز بلانت گوش میدهم، سبزی خورشتی را پاک کنم، بشورم، خُرد کنم و قورمه سبزی بپزم...دلم می خواهد بروم میوه فروشی و سوپر مارکت و برای خانه ام،  خانه خودم خرید کنم...پیراهن مردانه اتو کنم و شعر بنویسم...درگیر قانون باشم اما سالاد درست کنم...من  برای بقای زندگی ام، برای هرز نرفتن استعدادهایم  و برای تصفیه روحم به فداکاری نیاز دارم...به فداکاری برای مردی که صبحها دنبال جوراب هایش میگردد!

 

 

 

 

 

 

 

و یک حدیث: حضرت امیرالمؤمنین امام على علیه السلام:  مال و فرزند را ملاک خشم و خشنودى خدا مپندارید که این ناشى از جهل شما به امتحان و آزمایش الهى در توانگرى و قدرتمندى است.