از اول این هفته میام سر کار. فعلن کار زیادی ندارم و برام خیلی خسته کننده است. بخصوص که دلمم همش پیش حسینمه و همش دلتنگشم.
البته شنبه با خودم آورده بودمش سر کار ولی دیروز اولین روزی بود که جوجه م از مامانی دور بود. الهی بمیرم برای چشمات عسل مامان.
دیشب با حسین خونه ی خودمون بودیم و صبح قبل از اومدن به سر کار حسین رو بردم خونه ی مامانم. بمیرم الهی بچه م خوابش خراب شد.
امروز از صبح همش به این موضوع فکر میکردم که واقعن بخاطر سختی ها ی توی دنیا نباید غر زد. نمیگم من غر نمیزنما. دارم میگم داشتم به این نظریه فکر می کردم. نمیدونم چم شده که دارم این فکر رو میکنم و این فکر تا کی دوام خواهد داشت و در چه زمینه هایی بروز و ظهور خواهد داشت.
صبح از خونه ی خودمون تا خونه ی مامان مدت زیادی توی ترافیک بودم. کلی صبح زود بیدار شده بودم که برم خونه ی مامان و به حسین شیر بدم و بخوابونمش و بعد برم سر کار. ولی تمام وقت برنامه ریزی شده م توی ترافیک سوخت!
اما توی راه همش به این فکر میکردم که نباید غر بزنم بخاطر گیر کردن توی ترافیک صبحگاهی و خستگی و کم خوابی و اجبار به رفتن سر کار صبح زود و نخوابیدن صبح برای سر ساعت رسیدن به اداره و نخوابیدن شب برای مدام شیر دادن به حسین و رسیدگی بهش.
به این فکر میکردم که نباید غر بزنم نه توی دلم و نه وقتی که رسیدم برای مامانم. کاش میشد توی روابطم با دارا به این فکر و نتیجه برسم که نباید برای سختی های دنیا غر بزنم و نه برای کمبودهای زندگی یا نبودن های دارا و هر چیز دیگه. یادم باشه که مرگ میاد و این تلاش و سختی تموم میشه. طبق آیه ی قرآن هم آدم مدام در حال سختی کشیدن هستش توی دنیا.
یَا أَیُّهَا الْإِنسَانُ إِنَّکَ کَادِحٌ إِلَى رَبِّکَ کَدْحًا فَمُلَاقِیهِ / انشقاق-6
اى انسان! مسلما تو با تلاش و رنجى فراوان به سوى پروردگارت میروى، پس دیدارش خواهى کرد
لَقَدْ خَلَقْنَا الإِنْسَانَ فِی کَبَدٍ / بلد-4
براستى که انسان را در رنج آفریده ایم
گاهی دلخوش میشم که مرگ میاد این سختی های دنیایی تموم میشه. و باز حواسم هست که باید اینور خرابکاری نکنم تا اون طرف نیافتم توی سختی های بیشتر.
پی نوشت1: یک سایت برای پدر و مادرها
پی نوشت2: به کودکان تان کمک کنید تا آنها نیز احساسات شان رو ابراز کنند.
نوپایان 12 تا 24 ماهه: برای نوپای خود الگو شوید تا او نیز بتواند به موقع دق دلی خود را خالی کند. بعنوان مثال، او خیلی عصبانی است، پاهای تان را محکم به زمین بکوبید، دست بزنید و سرتان را قاطعانه تکان بدهید و به او آموزش بدهید که بگوید «نه!»
نوپایان 2 تا 4 ساله: وقتی اوضاع و احوال آرام است، او را وادار کنید حالات مختلف چهره را تمرین کند. دایره لغات کودک خود را با استفاده از کلمات متفاوت غنی کنید. بعنوان مثال، بجای کلمه «عصبانی» می توانید از کلماتی مثل برافروخته، خشمگین، کفری، آتشین مزاج و از این قبیل استفاده کنید.
شگفت آنکه هرچه بیشتر این قدم های ساده را تمرین کنید، کودک شما بسیار زودتر شروع به کنترل بروز ناگهانی احساساتش خواهد کرد.
از کتاب: شادترین کودک محله